به گزارش وبلاگستان مشرق، حجت الاسلام احمد نجمي در جديدترين مطلب وبلاگ "منبرنت" نوشت: سازوکار عزل و نصب و تغيير مديران در حوزه علميه و مراکز وابسته به آن بهخاطر ساختار و ويژگيهاي سنتياش از قوانين حاکم بر سازمانهاي متعارف جامعه کاملا متفاوت بوده و رسوم خاص خود را دارد. بسياري از مديران حوزوي عليرغم انتصاب رسمي، بهخاطر صلاحيتهاي فردي در مناصب قرار ميگيرند. با اين همه بايد گفت سال 1389 سال تغييرات مهم مديران حوزوي بود. از مراکز پژوهشي گرفته تا اجرايي و بر اين اساس شايد سال 1390 را زماني براي تحرک جديد مراکز حوزوي بدانيم.
دفتر تبليغات اسلامي، تغيير با رنگ اصلاح
مهمترين تغيير مديريتي سال 1389 با رفتن حجتالاسلام سيدحسن رباني و انتصاب حجتالاسلام احمد واعظي در دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم رقم خورد. دفتر تبليغات اسلامي بزرگترين مؤسسه حوزوي با سمت و سوي پژوهشي و تبليغي است، و هماينک هزاران نفر از طلاب و اساتيد حوزه، جزو خدمتگيرندگان مراکز گوناگون وابسته به آنند. مجلات علمي و کاربردي دفتر در کنار دانشگاه باقرالعلوم و پژوهشگاه علوم و معارف اسلامي پايگاه بخش قابلتوجهي از جريان روشنفکري حوزه محسوب ميشود. مراکز پژوهشي دفتر، پژوهشگراني با گرايشهاي روشنفکري، نوانديشي ديني و اندکي سنتي را گرد خود آورده و شايد بهخاطر همين ترکيب انساني است که از سوي حضرت آيتالله خامنهاي به «نماد روشنفکري حوزه» ملقب شده است. لقبي که خوشايند دفتر تبليغاتيها هم بود. شايد همين وجهه روشنفکري دفتر بود که براي تغيير رياست پيشين آن بيتابي ميکرد و بر اين اساس پايان رياست رباني بر دفتر تبليغات ميتواند مطلع مهمي براي بروز حيثيت روشنفکري دفتر تبليغات باشد.
با وجود غلبه هويت روشنفکري بر ارکان دفتر، معاونت فرهنگي - تبليغي آن با ساختاري سنتيتر در فرآيند اعزام چندين هزار مبلغ در سال مشارکت دارد. آنچه از نام دفتر تبليغات در افکار عمومي جامعه متبادر ميشود، محوريت مأموريت تبليغي است و منابع مالي نيز عمدتا با لحاظ همين مأموريت اختصاص مييابد. اما در عملکرد مالي دفتر، مأموريتهاي تبليغي حداکثر 30 درصد از منابع را به خود اختصاص ميدهد و برنامهريزان ارشد دفتر به فعاليتهاي نوانديشانهاي که در معاونتهاي آموزش و پژوهش نمودار ميشود، توجه مالي و برنامهاي بيشتري دارند.
شخصيت سنتي حجتالاسلام رباني که هشت سال رياست دفتر تبليغات را به عهده داشت و توجه ويژه وي به مأموريت تبليغي روحانيت، تا حدودي متعادل کننده اين عدم توازن بود. اما حجتالاسلام واعظي که هويت علمياش مديون پژوهش در عرصههاي کلام جديد و علوم عقلي است، عليرغم تأکيد شفاهي بر مأموريت تبليغي دفتر، شناخت کافي از الزامات و ضرورتهاي اين عرصه ندارد. انتظار رونق يافتن و تعالي برنامههاي دفتر در عرصه فرهنگ عمومي و تبليغ اسلامي، با توجه به تصميمهاي شتابزده رياست جديد دفتر در اين مدت کوتاه، واقعبينانه بهنظر نميرسد.
جابهجايي رياست دفتر چندماه زودتر از سررسيد حکم قبلي انجام گرفت، و مقصد بعدي او يعني رياست مرکز خدمات حوزههاي علميه نشان ميدهد عملکرد اجرايي وي قابل قبول ارزيابي شده است. نکتهاي که در مقاطع مختلفي از سوي وي عنوان شد و بارها به رضايت رهبر معظم انقلاب از عملکرد دفتر تبليغات اسلامي اشاره کرد. اما ظاهرا از لحاظ محتواي فرهنگي برآورنده انتظارات نبوده است. اين نارضايتي را ميتوان در تذکرات رهبر معظم انقلاب در ديدارهاي ايشان با مديران ارشد دفتر مشاهده کرد.
حجتالاسلام احمد واعظي، رياست جديد دفتر، پژوهشگري است که سابقه حضور در مناصبي مانند « معاونت پژوهشي مرکز مديريت حوزه علميه قم»، «رياست دانشگاه باقرالعلوم (عليهالسلام) قم» و «رياست مرکز اسلامي لندن» را داشته و از سال گذشته به درخواست استادش، آيتالله آملي لاريجاني سمت «معاونت آموزش و تحقيقات قوه قضاييه» را پذيرفته است. واعظي ترجيح داد در همان روزهاي نخست مديريت خود دست به تغييرات اساسي در بين معاونين خود بزند و بهنظر ميرسد از هر لحاظ سعي ميکند اصلاحات خود را محقق سازد. از مهمترين رويکردهاي وي فاصله گرفتن از الگوي برنامهريزي راهبردي دفتر است، که طي ساليان اخير با تلاش هيئت امنا و دبير آن جناب آقاي سيد عباس صالحي شکل گرفته.
مرکز خدمات حوزه، تحول با طعم سياسي
حجتالاسلام ابوالحسن نواب چهره نامآشناي همه حوزويان است. راهاندازي و مديريت مرکز خدمات حوزههاي علميه در ده سال گذشته از او چهرهاي هميشه خبرساز در گعدههاي طلبگي ساخته است. چراکه مرکز خدمات حوزههاي علميه اگرچه در آغاز، هدف خود را خدمترساني به طلاب در عرصه بيمه درماني اعلام کرده بود اما با گذشت زمان اين مرکز نشان داد ميتواند خدمات به حوزويان را فراتر از اهداف اوليه عملي سازد. از ساخت بيش از 5 هزار خانه آپارتماني گرفته تا خدمات رفاهي ديگر. بهخاطر همين موضوع هم برخي نارضايتيها از تعهدات صورت گرفته در امر مسکن در بين طلاب وجود داشت. نارضايتيهايي که از منظري منصفانه طبيعي بهنظر ميرسد.
اما حجتالاسلام نواب مسئوليتهاي ديگري نيز برعهده دارد که شايد در استعفا و به نقلي کنارگذاشته شدن او از مرکز خدمات حوزههاي علميه بيتأثير نبوده است؛ رياست دانشگاه اديان و مذاهب و مشاور فرهنگي رييس مجلس شوراي اسلامي. دانشگاه اديان و مذاهب براساس ساختار خود از تفکرات خاصي شکل گرفته است که تشدد آنها در دوسال گذشته دامنگير نواب بود. برخي سايتهاي خبري تصاويري از حضور چند تن از اساتيد اين دانشگاه در تجمعات غيرقانوني پس از انتخابات را منتشر کردند تا توجه افکار عمومي به گرايشهاي سياسي اين دانشگاه جلب شود. اگرچه بعدها نواب حضور اين چند تن در دانشگاه را بهشدت تکذيب کرد و اعلام کرد تنها يک نفر از آنها استاد دانشگاه اديان است و او نيز از کرده خود پشيمان شده است؛ اما باعث نشد توجهات افکار عمومي از اين دانشگاه و گرايشهاي فکري آن منحرف شود. برخي از سخنرانيهاي نواب در محکوميت سران فتنه و جايگاه او بهعنوان مدير سياسي جامعه روحانيت مبارز نيز تاکنون نتوانسته است زمزمههاي سياسي برعليه او را آنگونه که ميخواهد، سوق دهد.
در اين بين حتي مخالفان سياسي نواب به خدمات صورت گرفته در مرکز تحت مديريت او اذعان دارند تا جايي که بسياري از طلاب حوزه علميه معتقدند با رفتن نواب ممکن است وضعيت صعودي فعاليت مرکز خدمات حوزههاي علميه روندي نزولي داشته باشد.
با رفتن نواب از مرکز خدمات حوزههاي علميه، حجتالاسلام سيدحسن رباني رييس پيشين دفتر تبليغات اسلامي جاي او را گرفت.
حوزه علميه خواهران، تغييري نه چندان جدي
حوزه علميه خواهران در سراسر کشور با سي هزار طلبه خواهر توانست در چند سال اخير با جذب بودجههاي قابلتوجهي توسعه کمي و کيفي تحسينبرانگيزي را پشت سر گذارد و دوشادوش حوزههاي علميه برادران خود را مطرح کند. بيشک نام حوزه علميه خواهران بدون آيتالله شرعي در هيچ ذهني ثبت نشده است. عالمي که نتيجه زحمات شبانهروزياش هماينک در همه شهرهاي کشور با تابلوي «حوزه علميه خواهران» ميدرخشد.
اما عليرغم سختکوشيهاي آيتالله شرعي، او هم اينک در بستر نقاهت و کهنسالي است و در سالهاي گذشته قائم مقامش يعني حجتالاسلام جمشيدي به امور مديريت اين حوزه پرداخته بود. اصرار جمشيدي بر باقي ماندن نام آيتالله شرعي در مديريت اين حوزه نتيجه نداد و شوراي عالي حوزههاي علميه در بهمن امسال به صورت رسمي حجتالاسلام جمشيدي را بهعنوان مدير حوزههاي علميه خواهران سراسر کشور معرفي کرد.
در جلسه معارفه مدير حوزه علميه خواهران حجتالاسلام جمشيدي بهناچار از سوي آيتالله شرعي گزارشي از عملکرد گذشته اين حوزه را ارائه داد تا عملا ثابت شود که تغييري در مديريت حوزه خواهران پيش نيامده و قائممقام پيشين هماينک مدير رسمي شده است.
جامعه مدرسين، ناچار از خانهتکاني
جامعه مدرسين حوزه علميه قم باتوجه به جايگاه حساس و قابلتوجه خود کمترين تغييرات مديريتي در سالهاي گذشته را تجربه کرده است. معاونان اين جامعه همگي اعضاي رسمي بوده و سازوکار تغيير مديران جامعه مدرسين متفاوت از ديگر نهادهاي حوزوي است. با اينهمه و با انتصاب يکي از اصليترين چهرههاي مديريتي در جامعه مدرسين يعني حجتالاسلام جمشيدي به سمت مدير حوزههاي علميه خواهران، تغييرات در سطح «رييس دفتر» و «معاونت جامعه و نظام» بديهي بهنظر ميرسيد. اگرچه برخي از استعفاي اعتراضگونه حجتالاسلام جمشيدي سخن گفتهاند ولي نتيجه يکي بود و بايد نيروي جايگزين او در آخرين ماه سال 1389 انتخاب ميشد.
آيتالله يزدي، رياست جامعه مدرسين حوزه علميه قم، ترجيح داد چهرهاي متفاوت از آنچه که در محافل حوزوي مطرح ميشد براي رييس دفتري انتخاب کند و در نتيجه حجتالاسلام سقاي بيريا را براي رايزني به دفتر خود فراخواند. سقاي بيريا از فارغالتحصيلان مؤسسه امام خميني است که چهره او با ورود به دولت و قرار گرفتن در سمت مشاور رييسجمهوري در امور علما براي حوزويان شناخته شد.
چند ماه پيش خبر استعفاي بيريا از سمت مشاور رييسجمهوري در رسانهها منتشر شد که وي با تأييد اوليه اين خبر از رايزني با رييسجمهوري و در نتيجه ادامه همکاري خبر داد. اما اينبار شرط حضور او در جامعه مدرسين استعفايش از دولت عنوان شد و وي نيز رسما اعلام کرد با دولت خداحافظي کرده است.
انتصاب حجتالاسلام بيريا مورد توجه رسانهها قرار گرفت و تحليلهاي مختلفي از اين انتصاب عنوان شد تا جاييکه هيچ توجهي به گزينه بعدي يعني «معاون جامعه و نظام» صورت نگرفت. در اين بين بود که کانديداي تصدي معاونت جامعه و نظام از سوي آيتالله يزدي به جلسه رسمي جامعه مدرسين معرفي شد و سرانجام فرد معرفي شده رأي اکثريت اعضاي حاضر در جلسه را بهدست آورد.
اين فرد کسي نيست جز حجتالاسلام عباس کعبي چهره فعال و چندکاره جامعه مدرسين. حجتالاسلام کعبي همزمان با نمايندگي مردم خوزستان در مجلس خبرگان يک دوره عضو حقوقدان شوراي نگهبان بود و در همين زمان مسئوليت مرکز مطالعات جامعه مدرسين را نيز به عهده داشت. اگرچه در دوره جديد وي عضو شوراي نگهبان نيست.
معاونت جامعه و نظام جامعه مدرسين به کعبي واگذار شد تا اصليترين فعاليت جامعه مدرسين چه در قالب توليدات بولتنها و چه ارتباط با بخشهاي مختلف نظام به عهده فردي باشد که اتفاقا ارتباط حسنهاي نيز با دولت دارد.
جامعهالزهرا، همچنان پشت شيشههاي مات
جامعهالزهرا اگرچه از لحاظ هويت، حوزهاي براي خواهران است اما از همان ابتدا با هيأت امناي مستقل کار خود را آغاز کرد و با بيش از 10 هزار طلبه از قم و شهرستانها آرمان بسياري از دختران علاقهمند به تحصيل در علوم ديني است.
نام رييس اين حوزه زماني به رسانهها راه يافت که تعدادي از اساتيد و مسئولان آن نسبت به حمايت وي از جريان فتنه معترض بودند و به همين منظور طوماري تهيه و به سايتهاي خبري ارسال کردند. اگرچه اين اعتراض به نوعي سليقهاي بهنظر ميرسد اما گرايش سياسي حجتالاسلام طباطبائي و حمايت او از جريات اصلاحطلبي در سالهاي گذشته و شخص آقاي هاشمي رفسنجاني نشان ميدهد نگراني اساتيد اين مرکز بهدور از واقع نيست.
در ماههاي گذشته نيز اخبار ضدونقيضي از کنارگذاشتن حجتالاسلام طباطبائي مطرح شده است و حتي برخي اسامي احتمالي براي جايگزيني وي نيز شمرده ميشود، اما ابهام جدي در صحت اين مسئله وجود دارد. چراکه برخي ديگر از آگاهان از تمديد حکم اعضاي هيأت امنا و مديريت جامعهالزهرا در بهمنماه خبر ميدهند. البته در صورت تمديد حکم وي اين سوال جدي مطرح ميشود که چرا خبر تمديد حکم وي تاکنون رسانهاي نشده است؟
واقعيت اين است که علت ابهام در انتصاب يا تغيير مديريت جامعهالزهرا به سليقه خاص حجتالاسلام طباطبايي در سختگيري ارتباط با رسانهها و به تعبيري ديگر قطع کامل ارتباط رسانهاي در جايگاه مديريت جامعهالزهرا و مدرسه شهيدين برميگردد. چنين رفتاري ديگر منطقي بهنظر نميرسد و زمان آشتي وي با رسانهها فرا رسيده است. شايد همين امر باعث شود شيشه مات جامعهالزهرا به شيشهاي شفاف تبديل شود و از اين طريق خدمات بزرگي به اين مرکز مقدس صورت گيرد.